سلام دوباره به همه ی دوستای خوبم . خیلی وقت بود که نتونستم بیام و آپ کنم اما دیروز اومدم با یه پست جدید . به خاطر این همه دیر کرد، امروز دوباره یه پست دیگه میگذارم . باز از همه ی شما دوستای خوبم ممنونم که این مدت منو تنها نگذاشتید
لایق نبودم نازنین
به اینکه عاشقم بشی
به اینکه توی لحظه هات
شریک خاطرم بشی
لایق نبودم نازنین
به قاب مخمل چشات
به اینکه گم بشه تنم
تو آتیش داغ دسات
لایق نبودم نازنین
به اینکه تو شبای تو
مثل ستاره گل کنم
توخیره به من نگاه من
من از نگاه ناز تو
تو آسمونت هل کنم
لایق نبودم نازنین
به اینکه توی دفترت
با یه ترانه حک بشم
به اینکه تو نوشته هات
قصه ی خط به خط بشم
لایق نبودم نازنین
ببخش تو این غریبه رُ
ببخش که با نوشته هاش
سر میبره حوصلتُ
شعرامو بر میدارمُ
میرم یه جا تنها میشم
یه جا میمیرم از غمت
از اینکه لایق نبودم
یه روزی عشق تو بشم
آری آغاز دوست داشتن است
سلام به همه ی دوستای خوبم . از محبت همه ی شما تو این مدت ممنونم از اینکه اومدید خوندید و نظر دادید بعد از این مدت با یه ترانه برگشتم . یه ترانه از خودم . منتظر نظراتتون هستم
« حقیقت داره »
دوباره یاد لبخندت منو به گریه مینداره
نگاهت لحظه ی آخر مثه آواز پروازه
نمیدونم کدوم نفرین تو رُ از من جدا کرده
منو تا آخر عمرم تو تن پوش سیاه کرده
عجب این زندگی با قلب من بی رحم و نامرده
حالا سنگ صبور من به جای شونه ی گرمت
یه تصویر از نگاه تو یه گوشه روی یه سنگه
نگاه بیقرارم خیره به تصویر بی روحت
تو چشمام بعد تو انگار تموم دنیا بی رنگه
تموم آرزوم اینه ، خدا این روزا برگرده
ببینم اینکه اینجایی فقط کابوس شبگرده
ولی حیف از دل ساده حقیقت داره این دوری
حقیقت داره این تقدیر وحشتناک مجبوری
حقیقت داره قلب من داره از غصه می پوسه
لبم عکس تو رُ تو قاب سرد شیشه می بوسه
حقیقت داره این گریه حقیقت داره مرگ تو
حقیقت داره بعد ازین منم تو بهت ترک تو
آری آغاز دوست داشتن است